این محدودیتهای انرژی، در حالی رخ داده است که طبق اعلام فولاد خوزستان، این شرکت در صورت عدم اعمال محدودیتها، قادر به تولید ۱.۷۲۵ میلیون تن شمش بیلت در نیمه اول سال ۱۴۰۳ بود. از دست رفتن این میزان تولید نه تنها به معنای از دست رفتن فرصتهای اقتصادی بزرگ برای این شرکت است، بلکه کاهش درآمد قابلتوجهی را نیز به همراه داشته است؛ رقمی بالغ بر ۳۴.۸۵۰ میلیارد تومان که میتوانست نقش مهمی در تقویت اقتصادی فولاد خوزستان و در نهایت اقتصاد کشور ایفا کند.
با این وجود، این تنها بخشی از مشکلاتی است که شرکتهای بزرگ صنعتی، از جمله فولاد خوزستان، با آن مواجه هستند. در کنار محدودیتهای برق که تابستان ۱۴۰۳ را به دورهای سخت برای تولید تبدیل کرد، اکنون زمزمههایی از محدودیتهای گاز در نیمه دوم سال نیز به گوش میرسد. این موضوع از سوی مدیران شرکت فولاد خوزستان بهعنوان زنگ خطری جدی مطرح شده است. آنها انتظار دارند که با تعامل و همکاری وزارتخانههای مربوطه و مسئولان حوزه انرژی، تدابیری اندیشیده شود تا در نیمه دوم سال، محدودیتهای گاز بر صنایع بهویژه فولاد خوزستان اعمال نگردد و چرخه تولید ملی متوقف نشود.
توقف تولید در شرکتهای بزرگ فولادی مانند فولاد خوزستان تنها به از دست رفتن فرصتهای اقتصادی محدود نمیشود. این توقف، تبعات زنجیرهای بسیاری را به دنبال دارد؛ از بیکاری کارگران و کاهش تولید ملی گرفته تا کاهش صادرات و از دست رفتن جایگاه ایران در بازارهای بینالمللی. از این رو، برخورداری از یک راهبرد پایدار و همکاری میانبخشی برای تضمین تامین انرژی صنایع، امری حیاتی است.
در پایان، باید تاکید کرد که صنعت فولاد بهعنوان یکی از ستونهای اصلی تولید و صادرات غیرنفتی کشور، نمیتواند به خاطر محدودیتهای انرژی با این میزان از عدمقطعیت مواجه باشد. در این شرایط، تصمیمگیران باید برای تضمین پایداری تولید در صنعت فولاد، بهویژه در شرکتهای بزرگ و استراتژیکی مانند فولاد خوزستان، اقداماتی فوری و موثر اتخاذ کنند تا از بروز خسارات بیشتر جلوگیری شود و چرخ تولید کشور متوقف نشود